تمام لحظه هایی که با تو ام مــــــــــدام مینویسند ! همه را با تمام جزییات و متعلقات مینویسند! مرا با آنها کاری نیست وقتی درٍ بهشتـــــــم از سمت تـــــن تو باز میشود!
پینوشت: بگذار دگر درها به رویم بسته باشد.
مکث:چقدر دوستی میــــــــــــــــــــــــــــــــــــون ما ریشه دونده!
بعد نوشت: راستی بازم دیشب خوابت رو دیدم , این بار محجبه تر بودی
چه عجیب امسال نوروز با تو برایم رنگ و بوی دیگری داشت
پینوشت:عید امسال هم متفاوت تر از همیشه گذشت؛با تو؛در کنار تو و. . .
با یک روز پس و پیش میخوام بگــــــــــــــــــم
تولــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــــارک
با معرفی : عبدل (دراز) & اختر
هر چی آرزوی خوبه، مال تو هرچی که خاطره داری، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو این شبای بیقراری، مال من
منمو، حسرت با تو ما شدن تو یی و، بدون من رها شدن
آخـر غربت دنیـاست مگه نـه اول دو راهی آشنا شدن
من . . .
تو . . .
هرم نفسهایت روی تنم
و داغی بوسه هایم بر گردن تو
نگاهم روی تو قفل میشود راهی برای فرار از این افکار نیست.
پی نوشت: برای اون روز من و تو
گاهی به این فکر میکنم تو اگه خانووووم منی پس چرا هر چی میگردم اسمت رو تو شناسنامم
پیدا نمی کنم.
مرا از من نگیر... نگاهت را از چشمم برندار؛ مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنها هستم و هوای شرجی اینجا را دوست ندارم...
میخواهم دوباره شانههایت مأمن دستانم باشد ممنوعه من!
وقتی انگشت اشاره ات رو گذاشتی روی سبابه ات ! و گفتی it's perfect ساعت لنگاشو باز کرده بود و 5 رو نشون میداد! و جیغ میزد که ۵ شنبه ای از 5 امین روز اسفنده.555