لا لا لا لا

 

گنجشک، لالا
سنجاب، لالا
آمد دوباره مهتاب، لالا
لالا لالایی لالالالایی  لا لا لا لایی لالا لالایی

گل زود خوابید، مثل همیشه
قورباغه ساکت! خوابیده بیشه
لالا لالایی لالالالایی  لا لا لا لایی لالا لالایی

جنگل لا لا لا
برکه لا لا لا


مکث:کودکی ایی که با این اهنگ بزرگ شد.

و اما ...

چرا باید دلها شکسته بشن؟

چرا باید کینه بوجود بیاد؟ 

چرا باید آدما سر چیزای الکی از هم ناراحت بشن؟ 

چرا نباید شادیهامون با شادی تموم شه؟ 

چرا باید برای شاد کردن دیگران گاهی اوقات دروغ گفت؟ 

واما. . . 

چراهای دیگر!!! 

 

حرفی نیست! 

 

پ.ن:وقتی میرین باغ با خودتون عطر ببرین که بعدش دستتون بو نده!!!

34/5درصد

سی و چهار و پنج دهم درصد احتمال داره شبی ساعت 9.5 تو میدون سعدی همراه 2 دختر مشاهده بشم! 

 درواقع دیده شدن من در اون مکان شلوغ و پر ازدحام مثل کشف سیگار از جیب مامانمه! 
 

 

پی نوشت: خانوووم شما خیلی نازک نارنجی هستید! خوب راست گفتم که رفتارتون خوشایند نبود!!!


ا