زیر گذر

بوسه ای با طعم روزهای پایانی تابستان وقتی واسه اولین بار از نخستین زیرگذر شهر عبور میکنیم  , چیزی نیست که تا مدتها از یادم بره!


 پی نوشت:زیر گذرهای کم تردد زیرگذرهای مورد علاقه من هستند. بی تردد

مکث:و اولین ها در یاد آدمها می مانند! مثل اولین آغوش, اولین  عبور از زیرگذر , و یا  خود تویی که اولین دوستم بودی!

مشکل گشاد

پیکر بی جانم از حس دستانت جانی دوباره گرفت

دستانت را دوست میدارم


پی نوشت: ۱۶ تا نخود 11تا کشمش 7 تا نقل 1 دونه پسته و 2 تا فندوق همه اون چیزایی بود که توی این تور پیچیده شده بودو من خوردمشون. و یک میلیون وششصد یازده هزار و هفتصد و دوازده تا آرزوی خوب کردم.