555

وقتی انگشت اشاره ات رو گذاشتی روی سبابه ات !  و گفتی  it's perfect ساعت لنگاشو باز کرده بود و  5 رو نشون میداد! و جیغ میزد که ۵ شنبه ای از 5 امین روز اسفنده.555 

  

در اوج و نشیب

همیشه فکر کردم دوستی های من شبیه یه جاده میمونه! پر از نشیب و فراز ! گاهی در اوج و گاهی . . . . .

چند روزی که فکر میکنم دوستی من با تو دیگر در اوج نیست! و به سراشیبی افتاده.


تاب بازی

گاهی  دلم میخواد همه چیز رو خراب کنم! گاهی دلم میخواد همه بدونند که برای من هیچ چیز پایداری وجود نداره!!!؟ 

و گاهی دلم میخواد تنها باشم! 

   

پی نوشت:هیچ حرفاتو دوست نداشتم!

بغل

آرامش گـــــــــم شده ام در آغـوش تو پیدا مـــی شود

در آغوشم بگیـــر کمــی..

سر آشپز

از تو هیچ نمیـــخواهم

گرمای نگاهت و لبخندهای مشتــــاقت

مرا بس اســــت

 

تعجب نکنید; برفه توی ماهی تابه

first snow

 داشتن ردپای تو کنار ردپای من،
بر دشت سپید پوشیده شده از برف؛ 

  

یخی دیم

من عاشق second 30 قبل این عکس هستم! وقتی گازت گرفتم 

   

پی نوشت:کلبه ارشک . سرد ترین شبهای شهمیرزاد .

زمستون

ماه شبهای زمستان رو دوست دارم

سپیده دم که ماه هنوز نرفته است دیدنیست آسمان

ماه ابرها را کشیده است کنار خودش که سردش نشود


پنوشت:اوووومد زمستون , باید محکم تر بغلم کنی تا سردت نشه

یلدا

یه جوجه کوچولوم گم شده ! کی اونو دیده!؟ 

آخر پاییز شدو باز جوجه هایی که نشمرده موند! 

پینوشت: تولد bbq مبارک! 

یدا مبارک.

عصیانگر

مرز بین دیوانگی و آرامشم دستهای تو بود
بدون مرز فقط مجنونم
همین   

سرعت نور: 300000 km/s