شب های دو نفره منو تو حد وسطی نداره یا پر از خنده و شوره یا پر از گریه و هق هق صدایت!
این روزا حساس شدی
ای تو جاری توی رگهام صدای پای نفسهام
ای که بوی تو رو داره لحظه های خواب و رویام
فرصت بودن با تو اگه حتی یه نفس بود
برای باور بودن , همه چیزو همه کس بود
روزها بود که مثل همیشه نبود مدام پر از استرس , کار , درگیری
تو همش میگفتی نگران نباش همه چیز میاد سر جای اولش , غصه نخور !
دیشب ساعت 2 نیمه شب بود از خواب بیدار شدیو بهت گفتم . . .
" همش می گفتی صبور باش همه چیز درست میشه و خوب , راست میگفتی . . . این روزا پرامیدتر از پیشم , همه چیز روشنو خوبه " از این تاریکی نوری میبینم!
8 ساعت بعد 10 صبح بود که شدم پسر خوش شانس باشگاه مشتریان بانک ملت یکیش مال تو
منتظر نورها و خبرهای بهتری باشید!!!
تمام لحظه هایی که با تو ام مــــــــــدام مینویسند ! همه را با تمام جزییات و متعلقات مینویسند! مرا با آنها کاری نیست وقتی درٍ بهشتـــــــم از سمت تـــــن تو باز میشود!
پینوشت: بگذار دگر درها به رویم بسته باشد.
مکث:چقدر دوستی میــــــــــــــــــــــــــــــــــــون ما ریشه دونده!
بعد نوشت: راستی بازم دیشب خوابت رو دیدم , این بار محجبه تر بودی
با یک روز پس و پیش میخوام بگــــــــــــــــــم
تولــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــــارک
با معرفی : عبدل (دراز) & اختر
هر چی آرزوی خوبه، مال تو هرچی که خاطره داری، مال من
اون روزای عاشقونه، مال تو این شبای بیقراری، مال من
منمو، حسرت با تو ما شدن تو یی و، بدون من رها شدن
آخـر غربت دنیـاست مگه نـه اول دو راهی آشنا شدن
من . . .
تو . . .
هرم نفسهایت روی تنم
و داغی بوسه هایم بر گردن تو
نگاهم روی تو قفل میشود راهی برای فرار از این افکار نیست.
پی نوشت: برای اون روز من و تو
گاهی به این فکر میکنم تو اگه خانووووم منی پس چرا هر چی میگردم اسمت رو تو شناسنامم
پیدا نمی کنم.
مرا از من نگیر... نگاهت را از چشمم برندار؛ مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنها هستم و هوای شرجی اینجا را دوست ندارم...
میخواهم دوباره شانههایت مأمن دستانم باشد ممنوعه من!