من عاشق second 30 قبل این عکس هستم! وقتی گازت گرفتم
پی نوشت:کلبه ارشک . سرد ترین شبهای شهمیرزاد .
تو آن فرشتهاے که وقتے در فصل پاییز راه مےروے،
برگ درختان انتظار مےکشند زودتر از دیگرے پاهایت را بوسه بزنند...
پی نوشت: یه روز سرد پاییزی
من اینجا زندانی تو ام در اتاق کوچک قلبت
آدمها می آیند و میروند
...و باز من می مانم.
و خوشحال از این همنشینی
پی نوشت: ایهامی اساسی
تو یه هوای سرد هیچی بیشتر از پوشیدن یه کفش پشمی گرم و خوردن یه لیوان چای داغ به آدم فاز نمیده
پینوشت:تو که پیشمی دلگرمم به حضورت.
چه لطیف است حس آغازی دوباره،
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس…
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!
و چه اندازه شیرین است امروز…
روز میلاد…
روز تو!
روزی که تو آغاز شدی!
تولدت مبارک عزیزترینم
کنارَتــ که هسـ تم عمیقـ تر نفس میکـِــشـَم
هوای ِ با هم بودنمان را میبـَـلعــَم
مُبـتـَلا تر میـ شـوم!!
پی نوشت: قدم زنان در خیابانی نا آشنا وقتی گربه ها به هر جا سرک میکشند,
الف سین چــ
نگام میکنی و میگی
آخ..
دلم تنگ شده بود
محکم بغلم میکنی
چشام و میبندم
به این فکرمیکنم که چند وقته ندیدمت
به خودم که میام لبام خیسِ خیسِ..
این روزها به این فکر میکنم که تو وحشی ترین دختر دنیایی!
پی نوشت: وقتی تو جاده هم بنزین تموم میشه هم گازت! چاره ای نداری خودتو به راننده تریلی 18 چرخی بچسبونی که واسه آدرس گرفتن به ماشینت نزدیک میشه و متقاعدش کنی که باید تو و دوست دخترت رو تا نزدیکترین پمپ بنزین برسونه
خانوووم مهندس
اولین روز کاری خوش میگذره!
اگر از حال ما جویا باشید !!!
ملالی نیست جز دوری شما
می نویسم تا شادی امروزمو ثبت کنم
روز شماری می کنم برای لحظه اومدنت.کمتر از ۹ماه مونده تا چشمای قشنگتو باز کنی و پاهای کوچیک نخودیتو به این دنیا بذاری!
۹ماه؛۹هفته؛۹روز؛۹ساعت؛۹دقیقه و بالاخره ۹ثانیه...آره همه اینارو به جون می خرم تا لحظه ای که صدای گریت به گوشم برسه و بگم:
خاله جونم خوش اومدی