تو هر شهری یه دیوونه هست تو هر خیابونی یه دیوونه هست تو
هرکوچه ای که بگردی یه دیوونه هست دیوونه شاخ ودم نداره حرفای
خاصی هم واسه گفتن نداره.
دیوونه اون بچه ای که وقتی بادبادکش بالای درخت گیر می کنه آرزوی
مرگ تمام درختارو می کنه.
دیوونه منم.آره..........دیوونه ی توی دیوونم!!!
پینوشت:آغاز شمارش معکوس...۷۸روز
مکث:گریه هامو بزار اول خنده هاتو بزار آخر ... آرزوهامو تماشا کن که بی تو در چه حالم
بعد نوشتی برای جمعه ای فسنجونی + ۲ تبخال
بعد نوشت ۲:فعلا شمارش معکوس روی ۷۷ متوقف شد
تو یه هوای سرد هیچی بیشتر از پوشیدن یه کفش پشمی گرم و خوردن یه لیوان چای داغ به آدم فاز نمیده
پینوشت:تو که پیشمی دلگرمم به حضورت.
چه لطیف است حس آغازی دوباره،
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس…
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!
و چه اندازه شیرین است امروز…
روز میلاد…
روز تو!
روزی که تو آغاز شدی!
تولدت مبارک عزیزترینم
از تو آموختم که هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست
از تو آموختم که گذشت در زندگی معنا ندارد
از تو آموختم که هیچ گاه دروغ نگویم
از تو آموختم که صبور بودن حاصلی جز فنا شدن ندارد
از تو آموختم که در برابر همه کس روحیه ای انتقام جو داشته باشم
از تو آموختم که برد هر جمله به موقعیت مکانی و زمانی آن جمله است
از تو آموختم که در اوج شادی گریه کنم و در اوج گریه بخندم
از تو آموختم که هیچ گاه مهربان نباشم
از تو آموختم که هیچ چیز مهمتر از خودم نیست
از تو آموختم که ناامیدی بهتر از امید واهی است
از تو آموختم که در هر شرایطی حوادث را به بدترین وجه ممکن تعبیر کنم
از تو آموختم که اعتماد همه چیز را میسازد؛هیچ وقت اجازه ندهم این حس در کسی از بین برود
از تو آموختم که برای هر چیزی قیمتی تعیین کنم؛حتی رفاقت!
و بالاخره. . .
از تو آموختم که هیچ گاه مغرور نباشم!!!
حرف آخر:زمان به من آموخت که دست دادن معنی رفاقت نیست بوسیدن قول ماندن نیست و عشق ورزیدن ضمانت تنها شدن نیست!!!
روز شماری میکنم و این دفعه من انگشتای دستمو یکی پس از دیگری میبندم تا روزی که همشون بسته شه و بشه یه مشت،مشتی که یه دل توشه،دلی که بعد از یه هفته میخوام به دستش بیارم.انقدر مشتمو سفت میکنم که دیگه از دستش ندم و نرنجونمش.
اصلاحیه:شایدم بعد از یک ماه...دو ماه...و...بالاخره روزی که لبخندو رو لبت ببینم دوباره!!!
پینوشت:بلدرچین،تا اون موقع مواظبش باش!!!!
حرف درگوشی:یه دوست مغرور میتونه بهتر باشه از یه بلدرچین ریغو!
حق داری قهر کنی ولی حق نداری حرف نزنی.این یه قانونه
پینوشت:وقتی انتظار میکشم تا چیزی که واست گرفتم زودتر بهت نشون بدم و اونوقت تو نیستی پس حق دارم دلخور باشم!!!
پینوشت۲:همیشه از قضاوتهای یکطرفه بدم میاد.
بالا رفتن آسون نیست.هواستو جمع کن و ببین پاتو کجا میذاری.
توجه کن به علایم: خطر! خطر!
خطر صعود!!!!!!
آغوش تو گناه نیست
من در آغوش تو آرامش یافته ام
که هیچ گناهی با آرامش مأنوس نیست
آغوش تو گناه نیست
من در آغوش تو امنیت را احساس کرده ام
که در هیچ گناهی امنیت محسوس نیست
آغوش تو گناه نیست
من در آغوش تو تمام زیبایی را لمس کرده ام
که در هیچ گناهی زیبایی ملموس نیست
پس امانم بده
که تا ابد در دل این زیبایی
آرامش یابم ..